معنی فارسی trough shell

B1

پوسته فرورفتگی، نوعی جلبک دریا یا بی‌مهره که دارای شکل خاصی است.

A specific type of shell or structure found in marine biology.

example
معنی(example):

پوسته فرورفتگی یک شکل منحصر به فرد است که در طبیعت یافت می‌شود.

مثال:

The trough shell is a unique shape found in nature.

معنی(example):

ما پوسته فرورفتگی را در کلاس زیست‌شناسی خود مطالعه کردیم.

مثال:

We studied the trough shell in our biology class.

معنی فارسی کلمه trough shell

: معنی trough shell به فارسی

پوسته فرورفتگی، نوعی جلبک دریا یا بی‌مهره که دارای شکل خاصی است.