معنی فارسی troves
B1 /tɹoʊvz/گنجینهها، مجموعهای از اشیاء یا اطلاعات ارزشمند که معمولا به مقدار زیاد هستند.
A store of valuable or delightful things, often found in large quantities.
- noun
noun
معنی(noun):
A treasure trove; a collection of treasure.
معنی(noun):
A collection of things.
example
معنی(example):
موزه دارای گنجینهای از آثار باستانی است.
مثال:
The museum has troves of ancient artifacts.
معنی(example):
او در کتابخانه گنجینهای از اطلاعات را کشف کرد.
مثال:
She discovered troves of information in the library.
معنی فارسی کلمه troves
:
گنجینهها، مجموعهای از اشیاء یا اطلاعات ارزشمند که معمولا به مقدار زیاد هستند.