معنی فارسی truncal
C1مربوط به تنه یا بخش مرکزی بدن، معمولاً در توصیف ساختار آناتومیک استفاده میشود.
Relating to the trunk or central part of the body.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of or pertaining to the trunk (of the body)
example
معنی(example):
منطقه ترانکال بدن جایی است که تنه واقع شده است.
مثال:
The truncal region of the body is where the torso is located.
معنی(example):
در زیستشناسی، محور ترانکال برای درک ساختار بدن مهم است.
مثال:
In biology, the truncal axis is important for understanding body structure.
معنی فارسی کلمه truncal
:
مربوط به تنه یا بخش مرکزی بدن، معمولاً در توصیف ساختار آناتومیک استفاده میشود.