معنی فارسی tubule
B1 /ˈtubjul/لوله، ساختار میکروسکپی است که در بسیاری از اندامها و بافتهای موجودات زنده یافت میشود.
A small tube or tubular structure within a biological organism.
- noun
noun
معنی(noun):
A small pipe or fistular body; a little tube.
مثال:
renal tubule
example
معنی(example):
در زیستشناسی، لوله کوچک شبیه لوله، لولهای نامیده میشود.
مثال:
In biology, a tubule is a small tube-like structure.
معنی(example):
کلیهها دارای لولههای زیادی هستند که به تصفیه خون کمک میکنند.
مثال:
Kidneys have many tubules that help in filtering blood.
معنی فارسی کلمه tubule
:
لوله، ساختار میکروسکپی است که در بسیاری از اندامها و بافتهای موجودات زنده یافت میشود.