معنی فارسی tumble-

A2

غلتیدن به معنی افتادن یا چرخیدن به طوری که کنترل خود را از دست بدهید.

To fall or roll over in an uncontrolled way.

example
معنی(example):

کودکان از غلتیدن روی چمن لذت می‌برند.

مثال:

The children love to tumble on the grass.

معنی(example):

او شروع به غلتیدن به پایین تپه کرد.

مثال:

She started to tumble down the hill.

معنی فارسی کلمه tumble-

: معنی tumble- به فارسی

غلتیدن به معنی افتادن یا چرخیدن به طوری که کنترل خود را از دست بدهید.