معنی فارسی tump
B1 /tʌmp/تامپ، تکهای از لگن، بافتی که بار روی آن قرار میگیرد.
A load or burden typically carried on the shoulders.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A mound or hillock.
verb
معنی(verb):
To form a mass of earth or a hillock around.
مثال:
to tump teasel
example
معنی(example):
او بار سنگین را با یک تامپ بر دوش خود حمل کرد.
مثال:
He carried the heavy load with a tump on his shoulder.
معنی(example):
تامپ به او تعادل بهتری در حین راه رفتن داد.
مثال:
The tump gave him a better balance while walking.
معنی فارسی کلمه tump
:
تامپ، تکهای از لگن، بافتی که بار روی آن قرار میگیرد.
