معنی فارسی tunable
B1 /ˈtjuːnəb(ə)l/قابل تنظیم به شرایط یا موارد مختلف، مانند فرکانس یا صدا.
Able to be adjusted or set to different specifications or conditions.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A setting that can be configured.
adjective
معنی(adjective):
Harmonious, melodic, tuneful.
معنی(adjective):
Able to be tuned.
example
معنی(example):
این ساز قابل تنظیم برای فرکانس‌های مختلف است.
مثال:
The instrument is tunable to different frequencies.
معنی(example):
او یک رادیوی قابل تنظیم خرید تا به ایستگاه‌های مورد علاقه‌اش گوش دهد.
مثال:
She bought a tunable radio to listen to her favorite stations.
معنی فارسی کلمه tunable
:
قابل تنظیم به شرایط یا موارد مختلف، مانند فرکانس یا صدا.
