معنی فارسی tunicated

B2

تونیکات شده، غالباً به ساختارهای بیولوژیکی گفته می‌شود که دارای لایه‌های محافظ هستند.

Having a protective outer layer or tunic, typically in reference to certain biological structures.

adjective
معنی(adjective):

Tunicate

example
معنی(example):

ساختار تونیکات شده اسفنج ثبات را فراهم می‌کند.

مثال:

The tunicated structure of the sponge provides stability.

معنی(example):

موجودات تونیکات شده معمولاً در آزمایشگاه شناسایی آن‌ها آسان‌تر است.

مثال:

Tunicated organisms are often easier to identify in the lab.

معنی فارسی کلمه tunicated

: معنی tunicated به فارسی

تونیکات شده، غالباً به ساختارهای بیولوژیکی گفته می‌شود که دارای لایه‌های محافظ هستند.