معنی فارسی turn-

A2

چرخش، تغییر جهت به سمت دیگر یا برگشتن به سمتی دیگر.

To move in a circular direction or change direction.

example
معنی(example):

شما باید در تقاطع بعدی به چپ بپیچید.

مثال:

You need to turn-left at the next intersection.

معنی(example):

او پس از اینکه فهمید گم شده، می‌خواست برگردد.

مثال:

He wanted to turn-around after realizing he was lost.

معنی فارسی کلمه turn-

: معنی turn- به فارسی

چرخش، تغییر جهت به سمت دیگر یا برگشتن به سمتی دیگر.