معنی فارسی turn-the-scales

B2

تغییر وضعیت به گونه‌ای که نتیجه‌ای متفاوت حاصل شود، به‌ویژه در یک موقعیت قضاوت.

To change a situation or decision in favor of one side, especially in a judgment or argument.

example
معنی(example):

شواهد به نظر می‌رسید که مقیاس‌ها را به نفع متهم برمی‌گرداند.

مثال:

The evidence seemed to turn the scales in favor of the defendant.

معنی(example):

شهادت او چیزی بود که در نهایت مقیاس‌ها را در طول دادگاه به نفع متهم تغییر داد.

مثال:

Her testimony was what finally turned the scales during the trial.

معنی فارسی کلمه turn-the-scales

: معنی turn-the-scales به فارسی

تغییر وضعیت به گونه‌ای که نتیجه‌ای متفاوت حاصل شود، به‌ویژه در یک موقعیت قضاوت.