معنی فارسی twelvemonth
B1 /ˈtwɛlvmʌnθ/دوازدهماه، به دورهی یک سالهای اشاره دارد که شامل 12 ماه است.
A term used to indicate a period of one year, consisting of twelve months.
- noun
noun
معنی(noun):
A year.
example
معنی(example):
او برای یک سال (دوازده ماه) از پیش پول پسانداز کرد.
مثال:
He saved money for a twelvemonth in advance.
معنی(example):
این پروژه به مدت یک سال (دوازده ماه) طول خواهد کشید.
مثال:
The project will take a twelvemonth to complete.
معنی فارسی کلمه twelvemonth
:
دوازدهماه، به دورهی یک سالهای اشاره دارد که شامل 12 ماه است.