معنی فارسی twisted-stalk
B1گیاهی با ساقههایی که به شکل پیچخورده رشد میکنند.
A type of plant characterized by its twisted or spiraled stems.
- noun
noun
معنی(noun):
Streptopus, native to cooler North America.
example
معنی(example):
گیاه ساقهپیچ دارای ظاهری منحصر به فرد است.
مثال:
The twisted-stalk plant has a unique appearance.
معنی(example):
مردم اغلب زیبایی گلهای ساقهپیچ را تحسین میکنند.
مثال:
People often admire the beauty of twisted-stalk flowers.
معنی فارسی کلمه twisted-stalk
:
گیاهی با ساقههایی که به شکل پیچخورده رشد میکنند.
