معنی فارسی twistier
B2پیچیده‌تر، به معنای داشتن انحنا یا چرخش‌های بیشتر و عدم مستقیم بودن.
Having more twists or turns; more intricate or complex.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Characterised by a twist, or that which twists.
مثال:
lost in a twisty labyrinth
معنی(adjective):
Curly
example
معنی(example):
این معما از آخرین معمایی که حل کردیم، پیچیده‌تر است.
مثال:
This puzzle is twistier than the last one we solved.
معنی(example):
او هنگام کوه‌پیمایی مسیرهای پیچیده‌تری را برای یک تجربه هیجان‌انگیزتر ترجیح می‌دهد.
مثال:
He prefers twistier paths when hiking for a more exciting experience.
معنی فارسی کلمه twistier
:
پیچیده‌تر، به معنای داشتن انحنا یا چرخش‌های بیشتر و عدم مستقیم بودن.
