معنی فارسی twonk
A2 /twɒŋk/توُنک اصطلاحی است که به طور غیررسمی برای توصیف کسی که احمقانه رفتار میکند، استفاده میشود.
A foolish or silly person.
- noun
noun
معنی(noun):
A stupid person.
معنی(noun):
Nonsense; rubbish.
مثال:
What twonk you are talking!
example
معنی(example):
او چقدر احمق است که تولدم را فراموش کرده است.
مثال:
He is such a twonk for forgetting my birthday.
معنی(example):
احمق نباش؛ به جزئیات توجه کن.
مثال:
Don't be a twonk; pay attention to the details.
معنی فارسی کلمه twonk
:
توُنک اصطلاحی است که به طور غیررسمی برای توصیف کسی که احمقانه رفتار میکند، استفاده میشود.