معنی فارسی twonks

B1 /twɒŋks/

توجه به افرادی که احمقانه عمل می‌کنند یا غیرعاقل هستند.

A silly or foolish person.

noun
معنی(noun):

A stupid person.

معنی(noun):

Nonsense; rubbish.

مثال:

What twonk you are talking!

verb
معنی(verb):

To hit or slap.

example
معنی(example):

او به دوستانش به صورت بازیگوشانه 'دیوونه' گفت.

مثال:

He called his friends twonks in a playful manner.

معنی(example):

دیوونه‌ها اغلب در موقعیت‌های احمقانه گیر می‌کنند.

مثال:

Twonks often get into silly situations.

معنی فارسی کلمه twonks

: معنی twonks به فارسی

توجه به افرادی که احمقانه عمل می‌کنند یا غیرعاقل هستند.