معنی فارسی tychopotamic

B1

منطقه‌ای که ویژگی‌های خاصی در باره آب و خاک دارد و به تنوع زیستی مرتبط است.

Relating to a particular region characterized by its water and soil features, often linked to biodiversity.

example
معنی(example):

منطقه تیخاپوتامیک خانه بسیاری از گونه‌های منحصر به فرد است.

مثال:

The tychopotamic region is home to many unique species.

معنی(example):

مطالعه محیط‌های تیخاپوتامیک به ما در درک تنوع زیستی کمک می‌کند.

مثال:

Studying tychopotamic environments helps us understand biodiversity.

معنی فارسی کلمه tychopotamic

: معنی tychopotamic به فارسی

منطقه‌ای که ویژگی‌های خاصی در باره آب و خاک دارد و به تنوع زیستی مرتبط است.