معنی فارسی tylose
B1تیلازه، نوعی جاندار محصور درون سلول که به پایداری ساختار گیاه کمک میکند.
A structure within a plant cell that contributes to the cell's stability and strength.
- NOUN
example
معنی(example):
وجود تیلازه ساختار گیاه را بهبود میبخشد.
مثال:
The presence of tylose improves the plant's structure.
معنی(example):
تشکیل تیلازه برای استقامت گیاه اهمیت دارد.
مثال:
Tylose formation is important for plant resilience.
معنی فارسی کلمه tylose
:
تیلازه، نوعی جاندار محصور درون سلول که به پایداری ساختار گیاه کمک میکند.