معنی فارسی typeset

B2

تنظیم نوع و شکل متن برای چاپ یا انتشار به شیوه‌ای که خوانایی و زیبایی آن افزایش یابد.

To arrange text and images for printed pages, especially in books and newspapers.

verb
معنی(verb):

To set or compose written material into type

معنی(verb):

To be set or composed into type

adjective
معنی(adjective):

(of text) Set in type.

example
معنی(example):

این سند با استفاده از یک فونت سریف زیبا تنظیم شده است.

مثال:

The document was typeset using an elegant serif font.

معنی(example):

او یاد گرفت که چگونه متن را برای مجله تنظیم کند.

مثال:

He learned how to typeset the text for the magazine.

معنی فارسی کلمه typeset

: معنی typeset به فارسی

تنظیم نوع و شکل متن برای چاپ یا انتشار به شیوه‌ای که خوانایی و زیبایی آن افزایش یابد.