معنی فارسی ultraviolet
B2نور ماوراء بنفش، نوعی از تابش الکترومغناطیسی است که طول موج آن کوتاه‌تر از نور مرئی است و می‌تواند تأثیراتی مانند سوختگی یا آسیب به چشم داشته باشد.
Electromagnetic radiation with a wavelength shorter than that of visible light but longer than X-rays.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
Ultraviolet colour.
adjective
معنی(adjective):
Of electromagnetic radiation beyond (higher in frequency than) light visible to the human eye; radiation with wavelengths from 380 nanometre - 10 nanometre
example
معنی(example):
نور ماوراء بنفش می‌تواند باعث سوختگی پوست شود.
مثال:
Ultraviolet light can cause sunburn.
معنی(example):
برخی از حشرات می‌توانند رنگ‌های ماوراء بنفش را ببینند.
مثال:
Some insects can see ultraviolet colors.
معنی فارسی کلمه ultraviolet
:
نور ماوراء بنفش، نوعی از تابش الکترومغناطیسی است که طول موج آن کوتاه‌تر از نور مرئی است و می‌تواند تأثیراتی مانند سوختگی یا آسیب به چشم داشته باشد.
