معنی فارسی um-

A2

صدای بین واژه‌ها برای نشان دادن تردید یا عدم اطمینان در مکالمه.

A vocalized pause used in conversation indicating hesitation.

example
معنی(example):

اوم، فکر می‌کنم باید گزینه‌های دیگر را در نظر بگیریم.

مثال:

Um, I think we should consider other options.

معنی(example):

اوم، می‌توانی به من یادآوری کنی که کلیدهایم را کجا گذاشتم؟

مثال:

Um, can you remind me where I left my keys?

معنی فارسی کلمه um-

: معنی um- به فارسی

صدای بین واژه‌ها برای نشان دادن تردید یا عدم اطمینان در مکالمه.