معنی فارسی umlauting

B2

اوملاوت کردن، فرآیند تغییر صدا یا تلفظ حروف صامت در زبان‌هایی است که از اوملاوت‌ها استفاده می‌کنند.

The process of modifying a vowel through the application of an umlaut.

verb
معنی(verb):

To place an umlaut over (a vowel).

معنی(verb):

To modify (a word) so that an umlaut is required in it.

مثال:

an umlauting vowel

example
معنی(example):

اوملاوت کردن حروف صامت می‌تواند در برخی زبان‌ها معانی جدیدی ایجاد کند.

مثال:

Umlauting vowels can create new meanings in certain languages.

معنی(example):

زبان‌شناسان بررسی می‌کنند که چگونه اوملاوت کردن بر تلفظ و املاء تأثیر می‌گذارد.

مثال:

Linguists study how umlauting affects pronunciation and spelling.

معنی فارسی کلمه umlauting

: معنی umlauting به فارسی

اوملاوت کردن، فرآیند تغییر صدا یا تلفظ حروف صامت در زبان‌هایی است که از اوملاوت‌ها استفاده می‌کنند.