معنی فارسی umus
B1اومس، اصطلاحی فرهنگی که ممکن است معانی خاصی در جوامع مختلف داشته باشد.
A term that has specific meanings within certain cultural frameworks.
- noun
noun
معنی(noun):
An earth oven used by the Maori.
example
معنی(example):
اومس اصطلاحی است که در زمینههای فرهنگی خاص استفاده میشود.
مثال:
Umus is a term used in specific cultural contexts.
معنی(example):
او مفهوم اومس را در سخنرانی توضیح داد.
مثال:
He explained the concept of umus in the lecture.
معنی فارسی کلمه umus
:
اومس، اصطلاحی فرهنگی که ممکن است معانی خاصی در جوامع مختلف داشته باشد.