معنی فارسی un-detonated

B2

غیر منفجرشده به وضعیتی اشاره دارد که یک ماده منفجره به جای انفجار در حالت پایدار باقی مانده است.

Describes explosive devices that have not exploded.

example
معنی(example):

بمب در میدان به حال خود رها شده و منفجر نشده بود.

مثال:

The bomb was left un-detonated in the field.

معنی(example):

تیم‌های نظامی به طور ایمن بمب‌های منفجر نشده را مدیریت می‌کنند.

مثال:

Military teams safely handle un-detonated explosives.

معنی فارسی کلمه un-detonated

: معنی un-detonated به فارسی

غیر منفجرشده به وضعیتی اشاره دارد که یک ماده منفجره به جای انفجار در حالت پایدار باقی مانده است.