معنی فارسی un-elected
B1غیرانتخابی به معنای عدم انتخاب از طریق رأیگیری و روی کارآمدن از این طریق است.
Not selected or appointed through an election, often referring to positions of authority.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در کمیته یک سمت غیرانتخابی داشت.
مثال:
He held an un-elected position in the committee.
معنی(example):
بسیاری از مقامات غیرانتخابی هستند اما هنوز قدرت زیادی دارند.
مثال:
Many officials are un-elected but still have significant power.
معنی فارسی کلمه un-elected
:
غیرانتخابی به معنای عدم انتخاب از طریق رأیگیری و روی کارآمدن از این طریق است.