معنی فارسی un-liberated

B1

آزاد نشده به وضعیتی اشاره دارد که در آن شخص یا گروهی از آزادی یا حق خود محروم است.

Refers to a state in which a person or group is deprived of freedom or rights.

example
معنی(example):

بسیاری از مناطق جهان هنوز آزاد نشده‌اند و تحت فشار هستند.

مثال:

Many areas in the world are still un-liberated and under oppression.

معنی(example):

شهروندان به دلیل مقررات سخت‌گیرانه دولت احساس آزاد نشده‌اند.

مثال:

The citizens felt un-liberated due to the strict government regulations.

معنی فارسی کلمه un-liberated

: معنی un-liberated به فارسی

آزاد نشده به وضعیتی اشاره دارد که در آن شخص یا گروهی از آزادی یا حق خود محروم است.