معنی فارسی un-tags

B1

حذف یا لیست کردن برچسب‌ها به منظور پاک‌سازی اطلاعات مرتبط.

Removes identifiers or categories previously assigned.

example
معنی(example):

قبل از دور انداختن اقلام، مطمئن شوید که برچسب‌ها را جدا کرده‌اید.

مثال:

Make sure to un-tags the items before discarding them.

معنی(example):

گوینده بازخوردهای جلسات قبلی را حذف می‌کند.

مثال:

The speaker un-tags feedback from previous sessions.

معنی فارسی کلمه un-tags

: معنی un-tags به فارسی

حذف یا لیست کردن برچسب‌ها به منظور پاک‌سازی اطلاعات مرتبط.