معنی فارسی unaccredited
B1غیرمعتبر، به حالتی اشاره دارد که یک موسسه یا برنامه آموزشی نتواند اعتبار رسمی از نهادهای مربوطه کسب کند.
Not officially recognized or certified; lacking accreditation.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not accredited; lacking accreditation.
example
معنی(example):
این مدرسه غیرمعتبر است و نمیتواند مدرک ارائه دهد.
مثال:
The school is unaccredited and cannot offer degrees.
معنی(example):
یک برنامه غیرمعتبر ممکن است توسط کارفرمایان شناخته نشود.
مثال:
An unaccredited program may not be recognized by employers.
معنی فارسی کلمه unaccredited
:
غیرمعتبر، به حالتی اشاره دارد که یک موسسه یا برنامه آموزشی نتواند اعتبار رسمی از نهادهای مربوطه کسب کند.