معنی فارسی unaided
B1بدون کمک، به حالتی گفته می‌شود که شخص یا چیزی بدون حمایت یا یاری دیگری عمل می‌کند.
Without assistance or help from others.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Without the help, aid or assistance of someone or something.
مثال:
Fleas are difficult to see with the unaided eye.
example
معنی(example):
او پروژه را بدون کمک انجام داد.
مثال:
She completed the project unaided.
معنی(example):
کودک بدون کمک یاد گرفت که کفش‌هایش را ببندد.
مثال:
The child learned to tie his shoes unaided.
معنی فارسی کلمه unaided
:
بدون کمک، به حالتی گفته می‌شود که شخص یا چیزی بدون حمایت یا یاری دیگری عمل می‌کند.
