معنی فارسی unaltered

B1

بدون تغییر، چیزی که هنوز دست نخورده یا تغییر نکرده است.

Not changed or modified.

adjective
معنی(adjective):

Remaining in its initial state; not changed.

example
معنی(example):

پس از طوفان، منظره بدون تغییر باقی ماند.

مثال:

The landscape remained unaltered after the storm.

معنی(example):

احساسات او نسبت به او در طول سال‌ها بدون تغییر باقی ماند.

مثال:

Her feelings for him remained unaltered over the years.

معنی فارسی کلمه unaltered

: معنی unaltered به فارسی

بدون تغییر، چیزی که هنوز دست نخورده یا تغییر نکرده است.