معنی فارسی unanalysable

B1

غیر قابل تحلیل، به وضعیتی اشاره دارد که نمی‌توان آن را به آسانی تحلیل یا ارزیابی کرد.

Something that cannot be analyzed or assessed meaningfully.

adjective
معنی(adjective):

That cannot be analysed.

example
معنی(example):

نتایج به دلیل کمبود داده غیر قابل تحلیل شناخته شدند.

مثال:

The results were deemed unanalysable due to insufficient data.

معنی(example):

برخی از احساسات می‌توانند غیر قابل تحلیل و پیچیده به نظر برسند.

مثال:

Some emotions can feel unanalysable and complex.

معنی فارسی کلمه unanalysable

: معنی unanalysable به فارسی

غیر قابل تحلیل، به وضعیتی اشاره دارد که نمی‌توان آن را به آسانی تحلیل یا ارزیابی کرد.