معنی فارسی unavailability
B1غیرقابل دسترس بودن، به وضعیتی اشاره دارد که چیزی به‌دلیل عدم وجود در دسترس نیست.
The state of being not available or not accessible.
- noun
noun
معنی(noun):
The state of being unavailable
example
معنی(example):
غیرقابل دسترس بودن محصول بسیاری از مشتریان را ناامید کرد.
مثال:
The unavailability of the product frustrated many customers.
معنی(example):
غیرقابل دسترس بودن حمل و نقل عمومی سفر را دشوار کرد.
مثال:
The unavailability of public transport made travel difficult.
معنی فارسی کلمه unavailability
:
غیرقابل دسترس بودن، به وضعیتی اشاره دارد که چیزی به‌دلیل عدم وجود در دسترس نیست.
