معنی فارسی unbaptized

B1

افرادی که از مراسم غسل تعمید گذشته‌اند.

Refers to individuals or souls that have not undergone the Christian rite of baptism.

adjective
معنی(adjective):

Not baptized.

example
معنی(example):

کودکان نوزاد نشده به جامعه خوش آمد گفته شدند.

مثال:

The unbaptized children were welcomed into the community.

معنی(example):

بسیاری از مردم اعتقاد دارند که روح‌های نوزاد نشده نمی‌توانند به بهشت وارد شوند.

مثال:

Many people believe that unbaptized souls cannot enter heaven.

معنی فارسی کلمه unbaptized

: معنی unbaptized به فارسی

افرادی که از مراسم غسل تعمید گذشته‌اند.