معنی فارسی unboiled
B1نپخته به معنای چیزی است که هنوز در آب داغ قرار نگرفته و پخته نشده است.
Not having been cooked in boiling water.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not boiled
example
معنی(example):
پاستای نپخته به زمان بیشتری برای پخت نیاز دارد.
مثال:
The unboiled pasta needs more time to cook.
معنی(example):
او تخممرغهای نپخته را ترجیح میدهد.
مثال:
She prefers her eggs unboiled.
معنی فارسی کلمه unboiled
:
نپخته به معنای چیزی است که هنوز در آب داغ قرار نگرفته و پخته نشده است.