معنی فارسی uncage

B1 /ʌnˈkeɪdʒ/

آزاد کردن، به معنای رها کردن چیزی که در قفس است و معمولاً به آن محدود شده است.

To free something from confinement or captivity.

verb
معنی(verb):

To take out of or release from a cage.

معنی(verb):

(by extension) To unleash; to remove from restraints.

example
معنی(example):

هدف این است که حیوانات وحشی را آزاد کنیم و به زیستگاه طبیعی خود بازگردانیم.

مثال:

The goal is to uncage the wild animals and return them to their natural habitat.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند خلاقیت خود را رها کنند و ایده‌های جدید را امتحان کنند.

مثال:

They decided to uncage their creativity and try new ideas.

معنی فارسی کلمه uncage

: معنی uncage به فارسی

آزاد کردن، به معنای رها کردن چیزی که در قفس است و معمولاً به آن محدود شده است.