معنی فارسی uncannily
C2 /ʌŋˈkænɪli/به طرز عجیب و غیرعادی، به معنای وجود چیزی که فراتر از واقعیت به نظر میرسد.
In a strange or mysterious way; eerily.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In an uncanny manner.
example
معنی(example):
او به طرز عجیبی میتوانست پیشبینی کند که هوا چگونه خواهد بود.
مثال:
She could uncannily predict the weather.
معنی(example):
این نقاشی به طرز عجیبی واقعی به نظر میرسید.
مثال:
The painting seemed uncannily real.
معنی فارسی کلمه uncannily
:
به طرز عجیب و غیرعادی، به معنای وجود چیزی که فراتر از واقعیت به نظر میرسد.