معنی فارسی uncap
A2 /ʌnˈkæp/باز کردن در یک ظرف یا شیء، به ویژه در مورد بطری یا قلم.
To remove the cap from something.
- verb
verb
معنی(verb):
To remove a cap or cover from.
معنی(verb):
To take off one's cap.
example
معنی(example):
قبل از ریختن، باید در بطری را باز کنید.
مثال:
You need to uncap the bottle before pouring.
معنی(example):
لطفاً در قلم را باز کنید تا بنویسید.
مثال:
Please uncap the pen to write.
معنی فارسی کلمه uncap
:
باز کردن در یک ظرف یا شیء، به ویژه در مورد بطری یا قلم.