معنی فارسی uncataloged
B1آثاری که در لیست یا فهرست خاصی قرار ندارند و بهطور رسمی شناسایی نشدهاند.
Items or records that have not been organized or listed in a catalog.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not catalogued
example
معنی(example):
این موزه دارای بسیاری از آثار غیرکاتالوگ شده است که نیاز به بررسی دارند.
مثال:
The museum has many uncataloged artifacts that need to be reviewed.
معنی(example):
کتابهای غیرکاتالوگشده در یک کتابخانه میتوانند به راحتی پیدا نشوند.
مثال:
Uncataloged books can be difficult to locate in a library.
معنی فارسی کلمه uncataloged
:
آثاری که در لیست یا فهرست خاصی قرار ندارند و بهطور رسمی شناسایی نشدهاند.