معنی فارسی unclaimed
B1بدون صاحب، به حالتی اشاره دارد که چیزی دریافت نشده و هنوز به کسی تعلق نگرفته است.
Not having been claimed; typically refers to items that have not been taken or accepted by a person.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not claimed.
مثال:
Any unclaimed items of luggage may be destroyed.
example
معنی(example):
این بسته برای چند هفته در اداره پست بدون صاحب باقی مانده بود.
مثال:
The package remained unclaimed at the post office for several weeks.
معنی(example):
در موزه، یک اثر هنری بدون صاحب وجود داشت که توجه بسیاری از بازدیدکنندگان را جلب کرد.
مثال:
In the museum, there was an unclaimed piece of art that intrigued many visitors.
معنی فارسی کلمه unclaimed
:
بدون صاحب، به حالتی اشاره دارد که چیزی دریافت نشده و هنوز به کسی تعلق نگرفته است.