معنی فارسی unclassified

B2

چیزی که تحت هیچ گونه طبقه‌بندی خاصی قرار ندارد.

Not assigned to a specific category or classification.

adjective
معنی(adjective):

Not classified

verb
معنی(verb):

To declassify.

example
معنی(example):

فایل‌ها غیرمحرمانه بودند و برای دسترسی عمومی در دسترس بودند.

مثال:

The files were unclassified and available for public access.

معنی(example):

تمام مواد در این بخش غیرمحرمانه هستند.

مثال:

All materials in this section are unclassified.

معنی فارسی کلمه unclassified

: معنی unclassified به فارسی

چیزی که تحت هیچ گونه طبقه‌بندی خاصی قرار ندارد.