معنی فارسی uncleanliness

B1

ناپاکی، عدم رعایت بهداشت و نظافت، وضعیتی است که در آن چیزها کثیف و آلوده هستند.

The state of being dirty or not clean.

noun
معنی(noun):

The state of being unclean or dirty.

example
معنی(example):

ناپاکی آشپزخانه همه را ناراحت کرد.

مثال:

The uncleanliness of the kitchen made everyone uncomfortable.

معنی(example):

او به خاطر اجازه دادن به نا پاکی در رستورانش جریمه شد.

مثال:

He was fined for allowing uncleanliness in his restaurant.

معنی فارسی کلمه uncleanliness

: معنی uncleanliness به فارسی

ناپاکی، عدم رعایت بهداشت و نظافت، وضعیتی است که در آن چیزها کثیف و آلوده هستند.