معنی فارسی unclips

B1

عمل آزاد کردن یا جدا کردن هر چیزی که با کلیپ یا مشابه آن متصل شده است.

To remove or detach something that is held together with clips or similar fasteners.

verb
معنی(verb):

To release something by removing a clip.

example
معنی(example):

او کلیپ کاغذ را باز می‌کند تا مدارک خود را مرتب کند.

مثال:

She unclips the paper to start organizing her documents.

معنی(example):

او کوله‌پشتی‌اش را باز می‌کند تا کتاب‌ها را بیرون بیاورد.

مثال:

He unclips his backpack to take out the books.

معنی فارسی کلمه unclips

: معنی unclips به فارسی

عمل آزاد کردن یا جدا کردن هر چیزی که با کلیپ یا مشابه آن متصل شده است.