معنی فارسی undemanding

B1

بسیار کم‌تقاضا، به وضعیتی اطلاق می‌شود که نیاز به تلاش یا انتظار زیادی ندارد.

Not requiring much effort, attention, or requirement; easygoing.

adjective
معنی(adjective):

Not demanding

example
معنی(example):

شغل غیر خواستار به من اجازه داد که زمان آزاد بیشتری داشته باشم.

مثال:

The undemanding job allowed me to have more free time.

معنی(example):

او ذاتاً بی‌نیاز است و راضی کردنش آسان است.

مثال:

She has an undemanding nature and is easy to please.

معنی فارسی کلمه undemanding

: معنی undemanding به فارسی

بسیار کم‌تقاضا، به وضعیتی اطلاق می‌شود که نیاز به تلاش یا انتظار زیادی ندارد.