معنی فارسی under caution

B2

عبارتی برای توصیف انجام کارها با احتیاط و پیشگیری از خطر.

A term describing the act of proceeding carefully to prevent danger.

example
معنی(example):

راننده به دلیل جاده‌های یخ‌زده با احتیاط ادامه داد.

مثال:

The driver continued under caution due to the icy roads.

معنی(example):

در طول طوفان، با احتیاط سفر کردیم تا از حوادث جلوگیری کنیم.

مثال:

During the storm, we traveled under caution to avoid accidents.

معنی فارسی کلمه under caution

: معنی under caution به فارسی

عبارتی برای توصیف انجام کارها با احتیاط و پیشگیری از خطر.