معنی فارسی under cover of

B1

چیزی که به عنوان پوشش یا حفاظ برای انجام عملی استفاده می‌شود.

Used to indicate the protection or concealment of something.

example
معنی(example):

آنها در زیر پوشش تاریکی خارج شدند.

مثال:

They went out under cover of darkness.

معنی(example):

او در زیر پوشش یک صدای بلند فرار کرد.

مثال:

He made his escape under cover of a loud noise.

معنی فارسی کلمه under cover of

: معنی under cover of به فارسی

چیزی که به عنوان پوشش یا حفاظ برای انجام عملی استفاده می‌شود.