معنی فارسی under foot
B1زیر پا، به موقعیتی اشاره میکند که چیزی یا کسی در زیر پا باشد.
Something that is located underneath one's feet.
- OTHER
example
معنی(example):
مراقب باش که تولهسگ تحت پای تو در حین پخت و پز نرود.
مثال:
Be careful not to let the puppy run under foot while you're cooking.
معنی(example):
به خاطر پتویی که زیر پا بود، سر خوردم.
مثال:
I tripped over the blanket that was left under foot.
معنی فارسی کلمه under foot
:
زیر پا، به موقعیتی اشاره میکند که چیزی یا کسی در زیر پا باشد.