معنی فارسی under water

B1

به معنای زیر سطح آب و می‌تواند به مکان یا وضعیت مربوط به آب اشاره کند.

Located or situated below the surface of the water.

example
معنی(example):

غواص اسکوبا به کاوش در مرجان‌های رنگارنگ زیر آب پرداخت.

مثال:

The scuba diver explored the colorful coral under water.

معنی(example):

کشتی پس از برخورد با کوه یخ زیر آب غرق شد.

مثال:

The ship sank under water after hitting the iceberg.

معنی فارسی کلمه under water

: معنی under water به فارسی

به معنای زیر سطح آب و می‌تواند به مکان یا وضعیت مربوط به آب اشاره کند.