معنی فارسی under-achievement
B2عدم دستیابی به سطح مطلوب یا پیشرفت در یک حوزه خاص.
The failure to reach expected levels of achievement in academics or other areas.
- NOUN
example
معنی(example):
عملکرد پایین میتواند منجر به ناامیدی برای هر دو دانشآموزان و معلمان شود.
مثال:
Under-achievement can lead to frustration for both students and teachers.
معنی(example):
بسیاری از برنامههای آموزشی هدفشان کاهش عملکرد پایین در میان دانشآموزان است.
مثال:
Many educational programs aim to reduce under-achievement among students.
معنی فارسی کلمه under-achievement
:
عدم دستیابی به سطح مطلوب یا پیشرفت در یک حوزه خاص.