معنی فارسی under-arms
B1زیر بغل، ناحیهای در بدن که بین بازو و بدن است و به طور معمول در ورزش و بهداشت اهمیت دارد.
The area of the body beneath the arm where it meets the shoulder.
- NOUN
example
معنی(example):
او پس از دوش گرفتن دئودورانت را زیر بغل خود زد.
مثال:
He applied deodorant under his arms after showering.
معنی(example):
در ورزش، ممکن است بازیکنان زیر بغلهای خود را تنظیم کنند.
مثال:
In sports, you might see players adjusting their under-arms.
معنی فارسی کلمه under-arms
:
زیر بغل، ناحیهای در بدن که بین بازو و بدن است و به طور معمول در ورزش و بهداشت اهمیت دارد.