معنی فارسی under-done
B1نیمپز، اشاره به غذایی دارد که به اندازه کافی پخته نشده است یا به معنای کار ناقص نیز استفاده میشود.
Not fully cooked; also, describing work that is incomplete.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
استیک نیمپز بود و به پخت بیشتری نیاز داشت.
مثال:
The steak was under-done and needed more cooking.
معنی(example):
این پروژه نیمهکاره بود و به منابع بیشتری برای تکمیل نیاز داشت.
مثال:
The project was under-done and required additional resources to be completed.
معنی فارسی کلمه under-done
:
نیمپز، اشاره به غذایی دارد که به اندازه کافی پخته نشده است یا به معنای کار ناقص نیز استفاده میشود.