معنی فارسی under-estimate
B1دستکم گرفتن یا عدم درک درست از مقدار یا سطح چیزی.
To assess something as less important or less capable than it actually is.
- VERB
example
معنی(example):
تواناییهای او را دستکم نگیرید.
مثال:
Don't under-estimate her abilities.
معنی(example):
راحت است که زمان لازم برای این کار را دستکم بگیریم.
مثال:
It's easy to under-estimate how long this will take.
معنی فارسی کلمه under-estimate
:
دستکم گرفتن یا عدم درک درست از مقدار یا سطح چیزی.